"داستان ضامن آهو"

ساخت وبلاگ
ضامن آهو یکی از القابی است که در میان توده مردم به امام هشتم

حضرت امام علی بن موسی الرضا(علیه السلام) نسبت داده شده و

داستان مشهور آن از این قرار است :

روزی صیادی در بیابان طوس آهویی را دنبال می کند. اتفاقاً امام رضا

علیه السلام در آن نواحی تشریف فرما بودند و آهو به امام پناه می برد،

امام حاضر می شود مبلغی را به آن شکارچی بپردازد تا او آهو را آزاد

سازد ولی صیاد نمی پذیرد. در این هنگام آهو به زبان می آید و به امام

عرض می کند که من دو بچه ی شیری دارم که گرسنه اند و چشم به راهند

و حالا شما ضمانت مرا نزد این ظالم بفرمائید که بروم و بچه هایم را شیر

بدهم و برگردم و خود را تسلیم صیاد کنم. امام هم ضمانت آهو را می کند

و آهو می رود و به سرعت بر می گردد ، شکارچی که این وفای به عهد آهو

را می بیند و  وقتی می فهمد که ضامن آهو، امام علیه السلام می باشند،

منقلب می شود و آهو را آزاد می کند.

 اما آنچه که در منابع روایی معتبر در این زمینه مورد توجه قرار گرفته است

داستانی متفاوت و در عین حال معقول و موجه می باشد که علامه مجلسی

(ره) آن را از برکات قبر آن امام همام دانسته و از آن به عنوان "برکات رضویه"

یاد کرده است. ایشان این داستان را از کتاب شریف « عیون اخبار الرضا »

تألیف عالم و محدث بزرگ شیعه شیخ صدوق رضوان الله تعالی علیه نقل

فرموده است، بدین ترتیب که:

ابومنصور محمد بن عبدالرزاق طوسی که حاکم طوس بوده روایت کرده :

«در روزگار جوانی نظر خوشی به طرفداران این مشهد(حرم)نداشتم و در راه

متعرض زائران می شدم و لباس ها و خرجی و نامه ها و حواله هایشان را

به ستیزه می ستاندم. روزی به شکار بیرون رفتم و یوزی را به دنبال آهویی

روانه کردم. یوز هم چنان دنبال آهو می دوید تا به ناچار آهو را به پای دیواری

پناهید و آهو ایستاد و یوز روبرویش ایستاد ولی به او نزدیک نمی شد.

هرچه کوشش کردیم که یوز به آهو نزدیک شود یوز نمی جست و از جای خود

تکان نمی خورد ولی هر وقت که آهو از جای خود دور می شد یوز هم او را دنبال

می کرد اما همین که به دیوار پناه می برد یوز باز می گشت تا آنکه آهو به سوراخ

لانه مانندی در دیوار آن مزار داخل شد. من وارد رباط ( تعبیر جالبی از مزار امام رضا

علیه السلام در آن عصر) شدم و از ابی نصر مقری (خادم مزار) پرسیدم که آهویی

که هم الان وارد رباط شد کجاست؟ او گفت: ندیدمش.

آن وقت به همان جایی که آهو داخلش شده بود در آمدم و پشگل های آهو

و رد پیشابش را دیدم ولی خود آهو را ندیدم .پس با خدای تعالی پیمان بستم

که از آن پس زائران را نیازارم و جز از راه خوبی و خوشی با آنان در نیایم و از آن

پس هر گاه کار دشواری به من روی می آورد و گرفتاری پیدا می کردم بدین

مشهد پناه می آوردم... و هیچ گاه از خدای تبارک و تعالی در آن جا حاجتی

نخواستم مگر آن که حق تعالی آن حاجت را برآورد ....»


به هر صورت  اصل داستان و روایتی که سبب ملقب ساختن حضرت امام

علی بن موسی الرضا صلوات الله علیه به «ضامن آهو» شده است ،

هر کدام از دو نقل فوق که باشد نشان از مهربانی و رحمت فراوان این

امام رئوف دارد .

:: موضوعات مرتبط: چهارده معصوم(ع)

آیا حیوانات و گیاهان بعد از مرگ به کلی نابود می شوند ؟...
ما را در سایت آیا حیوانات و گیاهان بعد از مرگ به کلی نابود می شوند ؟ دنبال می کنید

برچسب : داستان,ضامن, نویسنده : hamidestan بازدید : 147 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 5:54